ارزیابی اقتصادی
ارزیابی اقتصادی ( evaluation Economic ) عبارت است از تحلیل تطبیقی راهکارهای مختلف انجام یک فعالیت، مداخله یا برنامه بر حسب هزینه ها و پیامدهای آن. هر فرایند منطقی تصمیم گیری شامل تعیین مزایا و معایب آن است .
روش های مقایسه این مزایا و معایب بر حسب قانون تصمیم گیری و چارچوب مورد استفاده برای تصمیم گیری متفاوت است. در ارزیابی اقتصادی یک طرح در واقع برای تصمیم گیری در مورد میزان مطلوبیت، فرایند وزندهی به مزایا و معایب صورت می پذیرد. این شیوه ارزیابی به مقایسه هزینه ها و منافع گزینه های متفاوت در تصمیم گیری می پردازد به همین دلیل این شیوه، ابزاری کارآمد برای کمک به انتخاب خردمندانه از میان پروژه های موجود و اجرای بهینه ی آنهاست
.
دلیل اهمیت ارزیابی اقتصادی آن است که این نوع ارزیابی اساساً ابزاری جهت تعیین وضیعت تخصیص مناسب منابع در موقعیت تصمیم گیری و کاهش منابع است .
هدف از ارزیابی اقتصادی، فراهم ساختن برآوردی از هزینه ها و منافع حاصل از هر پروژه در طول زمان برای تصمیم گیران است و نتیجه آن ممکن است به ادامه پروژه به شکل موجود و بدون هرگونه اصلاح و یا ادامه پروژه با اصلاحات مورد انتظار و یا لغو پروژه منتهی شود. دلایل مختلفی برای انجام ارزیابی اقتصادی پروژه ها وجود دارد. اصولی ترین آنها به صورت کلی یا جزیی، بر اساس مفهوم کارایی اقتصادی قرار دارد . تعیین کارایی اقتصادی بستگی به ارزشگذاری تمام هزینه ها و منافع حاصل از یک پروژه با معیار پولی دارد .
پروژه ها از نظر اقتصادی هنگامی کارایی لازم را دارند که منافع حاصل از آنها با معیار پولی بیش از هزینه های آن باشد، و کارآمدترین پروژه آن است که حداکثر تفاوت بین این دو مقدار را داشته باشد .
روش های ارزشـــــیابی اقتـــــــــصادی
(methods evaluation Economic ) متعددند و اشتباه در گزینش آنها در موقعیت های مختلف می تواند زیان های قابل توجهی را به دنبال داشته باشد. مهمترین روشهای ارزشیابی اقتصادی که استفاده گسترده تری در عرصه های مختلف دارند عبارتند از:
تحلیل هزینه
(analysis Cost CA) روشی نظام مند برای ارزیابی اقتصادی است که در آن همه هزینه های یک برنامه به تفکیک و با جزئیات کامل بر حسب واحد پول، جمع آوری، سازماندهی و تحلیل می شود
.
تحلیل هزینه – اثربخشی
(CEA analysis effectiveness- Cost) اثربخشی معیاری است برای سنجش میزان موفقیت یک نظام در رسیدن به اهداف و پاسخگویی به توقعاتی که از آن نظام می رود و تحلیل هزینه – اثربخشی، معیاری برای اندازه گیری میزان توانایی آن نظام در دستیابی به اهدافش، از نقطه نظر هزینه های متحمله می باشد. در حقیقت این شیوه، رسیدن به تولید یا خدمتی خاص با حداقل هزینه ممکن را مورد بررسی قرار میدهد
.
تحلیل مطلوبیت – هزینه
(Cost utility analysis CUA) شیوه ای برای سنجش میزان موفقیت یک نظام در رسیدن به حداکثر اهداف در نظر گرفته شده و مطلوب ترین خدمات تعریف شده توسط سازمان است
.
تحلیل سودمندی- هزینه
(CBA Cost- benefit analysis) در این روش همه هزینه ها و نتایج یک طرح یا برنامه اعم از منافع و خسارات بر مبنای واحد پول، مورد مقایسه قرار می گیرد.
از میان روشهای فوق، روش تحلیل هزینه به عنوان روش ارزشیابی جزیی
(evaluation Partial ) شناخته می شود چرا که در آن مقایسه ای صورت نمی گیرد و صرفاً به هزینه های ناشی از یک مداخله یا تصمیم خاص، نظر دارد. اما سه روش دیگر، ارزشیابی کامل(evaluation Full ) نامیده می شوند چرا که دارای چارچوب مقایسه ای برای لحاظ کردن هزینه و اثربخشی دو یا چند مداخله هستند.
برای ارزیابی دقیق اقتصادی هر پروژه یا سیستم، توجه به هر دو عنصر هزینه و سودمندی، ضروری است. تا پیش از این تمرکز اصلی کتابخانه ها در امر ارزیابی، بر هزینه ها بوده است، اما در سالیان اخیر این توجه به سمت سود و منفعت حاصل از خدمات کتابخانه ها برای کاربران و سنجش آنها معطوف شده است . از میان روشهای فوق با نگاه خاصی که روش تحلیل هزینه- سودمندی به هزینه ها و منافع دارد و برای مقایسه، هر دو را به صورت یکپارچه و با مقیاسی واحد مورد مقایسه قرار می دهد، جایگاه ویژه ای دارد.
در میان رویکردهای کمی به تصمیم گیری، آنچه در سالهای اخیر عمومیت یافته تحلیل هزینه – سودمندی است که به عنوان ابزاری کارآمد، با توسعه اطلاعات مفید در مورد تأثیرات مطلوب و نامطلوب پروژه ها، برای محدود کردن دامنه انتخاب ها استفاده می شود .از نظر بسیاری از اقتصاددانان، تحلیل هزینه – سودمندی به دلیل ریشه ای که این روش در اقتصاد رفاه دارد مقبول ترین روش ارزشیابی اقتصادی محسوب می شود.